بچه ها سلام-

 

الان از همون موقع هاست که خیلی تنهام .تنها تو اتاقم نشستم .دوست دارم با یکی درد و دل کنم بخاطر همینم اومدم پای نت  

خیلی دلم گرفته.نمیدونم از کجای زندگیم بگم

یه عشق داشتم که با نامردی تنهام گذاشت یه مدتی خیلی ناراحت بودم ولی حالا خیلی خوشحالم که تنهام گذاشته چون لیاقتم رو نداشت-جز آزار دادنم کاری بلد نبود.

ولی من خر باز با تمام بی معرفتی هاش باهاش موندم

دوست ندارم دیگه راجبش صحبت کنم چون ارزشش رو نداره.

 

خوب از داداشم بگم -اسمش محمدرضاست بهش میگم ممل. خیلی دوسش دارم .البته ناگفته نماندکه داداش واقعیم نیست ولی دیگه شده داداش واقعیم.

یه سوال دارم هرکی جوابشو میدونه تو قسمت نظرات بهم بگه

"من همه رو دوست دارم وهیچ وقت به کسی نامردی نکردم هیچ وقت نخواستم بی معرفتی کنم در حق کسی"

ولی

چرا مدام داره  از طرف دوستام و بقیه بهم نامردی میشه؟چرا احساساتم رو زیر پا میارن؟

اگه جوابشو میدونی بهم بگو

میسی که به حرف دلم گوش دادی

نظرات شما عزیزان:

---